نمودارها بلوکهای اصلی برای ساخت یک داشبورد هستند، بنابراین انتخاب نوع مناسب آنها یکی از مهارتهای حیاتی در ساخت داشبورد است . اگر یک نمودار اشتباه انتخاب شود می توانید باعث سردرگمی، تفسیر نادرست دادهها یا حتی یک تصمیم اشتباه شود.
در این نوشته نمیخواهیم همه انواع نمودارها را فهرست کنیم و در مورد هر یک از آنها توضیح بدهیم. بلکه میخواهیم با توجه به نوع پیامی که برای انتقال به مخاطب مد نظرمان است، بهترین نمودار ممکن را انتخاب کنیم. برای تصمیمگیری در مورد انتخاب نمودار، باید از خودمان بپرسیم چه چیزی را میخواهیم به کاربر نشان دهیم؟
- یک عدد تنها
- مقایسه مقادیر درون و بین گروهها
- ترکیب نسبی دادهها
- تغییرات دادهها در طول زمان
- رابطه بین معیارها
- نمودار دادههای جغرافیایی
- جزئیات دادهها
اگر این 7 مورد را به درستی شناسایی کنیم 99% انتخاب نمودارها درست خواهد شد. برای قرار گرفتن در مسیر درست نباید مستقیماً به سرغ نوع نمودار برویم بلکه باید بر روی ارائه پیام دادهها تمرکز کنیم. در ادامه این موارد را با جزئیات بیشتری مورد بررسی قرار خواهیم داد.
چه چیزی را می خواهیم به کاربرم نشان دهیم؟ پاسخ به این سوال نوع نمودار را تعیین می کند.
یک عدد تنها را با KPI نشان دهید
اینکه شما با یک سری اعداد سر و کار دارید لزوماً دلیلی برای ایجاد نمودار نمیشود. نمایش یک KPI (شاخص عملکرد کلیدی) یک راه عالی برای انتقال اطلاعات کلی است، اعدادی مانند
- تعداد اقلام فروخته شده
- درآمد ناخالص، درآمد خالص
- تعداد بازدیدکنندگان یک وب سایت
دو اطلاع بسیار مهم وجود دارد که باید همراه با KPI ارائه شود
- اول محدوده تاریخ یا چارچوب زمانی مرتبط است یعنی بازه زمانی نشان داده شده توسط KPI.
- دوم زمینه است. نمایش عدد به تنهایی کافی نیست. باید به آن زمینه بدهیم. به عنوان مثال نشان دادن تفاوت با دوره قبل یا مقایسه آن با یک معیار دیگر. بدون زمینه کاربر نمی تواند تشخیص دهد که آیا این شماره باید باعث لبخند یا اخم او شود
مقادیر درون و بین گروهها را با استفاده از نمودار میلهای، نمودار ستونی یا نمودار بولت مقایسه کنید
جمعیت استانهای کشور چقدر است؟
تعداد فروش شرکت در آن استانها چقدر است؟
نمایندگان برتر فروش چه کسانی هستند؟
همه این سؤالات را میتوان با شناخته شدهترین و پرکاربردترین انواع نمودارها یعنی نمودار میلهای و نمودار ستونی پاسخ داد. این نامها گاهی اوقات به جای هم استفاده میشوند، اما معمولاً ستونها عمودی هستند و میلهها افقی هستند. از استفاده از نمودارهای میلهای و ستونی ابایی نداشته باشید. این نمودارها در همه جا حضور دارند و توسط کاربران به خوبی شناخته شده هستند. این امر بزرگترین نقطه قوت آنهاست، آنها پیام را به سادهترین و قابل درکترین روش منتقل میکنند:
نمودار میلهای و نمودار ستونی برای مقایسه مقادیر درون دستهها به خوبی کار میکند.
هم میلهها و هم ستونهای نمودار را می توان گروهبندی کرد. برای مثال، اگر میخواهید مقایسه را نه فقط بین استانها، بلکه در داخل شهرها نیز نشان دهید، نمودار میلهای گروهبندی شده گزینه خوبی برای نشان دادن است. به عنوان مثال میانگین سنی در استانها بر اساس دو گروه مردان و زنان.
گزینه دیگر این است که میله ها را در نمودار خود پشته (یا قطعهبندی) کنید. این مرحله دادهها را در هر دسته تقسیم میکند، به این معنی که نمودار میتواند به سوالاتی مانند میزان فروش در مناطق مختلف و در چندین دسته محصول پاسخ دهد. میلهها در نمودار میلهای انباشته میتوانند مجموع سادهای از مقادیر برای نشان دادن کل باشند، یا همه میلهها را میتوان تا 100% روی هم قرار داد تا درصد هر دسته را نشان دهد:
شاید لازم باشد یک قدم فراتر از مقایسه ساده بروید. مثلا:
- فروشندگان برتر شرکت چه کسانی هستند و اهداف آنها چیست؟
- عملکرد یک فروشنده در مقایسه با معیار شرکت چگونه است؟
نمودار بولت یک راه عالی برای نمایش پاسخ به چنین سوالاتی است. نوار اصلی مقدار فعلی را نشان می دهد، نوار ثانویه می تواند به عنوان مثال، مقدار دوره قبلی را نشان دهد، و نشانگر معمولاً یک هدف یا مقدار معیار را نشان می دهد:
ترکیب نسبی دادهها را با استفاده از نمودار دایره ای، نمودار دونات یا نقشه درختی نشان دهید
هر زمان که نیاز دارید یک ترکیب ساده یا جزء به کل را نشان دهید (نحوه ارتباط سهم با کل مقدار)، این دسته از نمودارها مفید هستند. مثلا:
توزیع زنان و مردان در بین مشتریان
این نوع سوالات را می توان به خوبی با نمودار دایرهای یا نمودار دونات پاسخ داد. از سوی دیگر نمودارهای دایرهای و دونات نباید برای بیش از دو یا سه دسته استفاده انسان در مقایسه فواصل زاویهای و اندازه برشها در صورتی که تعداد آنها خیلی زیاد باشد به سادگی دچار اشتباه میشود:
نمودار دایره ای و نمودار دونات با دو یا سه دسته به خوبی کار می کند
تصور کنید می خواهید ترکیبی از یک سلسله مراتب دو سطحی را نمایش دهید. مثلا:
- تعداد انسان در هر قاره و کشور
- بودجه دستهبندی های مختلف کمپین بازاریابی و کمپینهای خاص
این ترکیب را می توان به خوبی با یک نقشه درختی نشان داد که اساساً یک نمودار دایرهای مستطیل شده است. از آنجایی که این نمودار مستطیل شکل است درک آن توسط مغز انسان آسان تر است:
نقشه درختی (treemap) برای نمایش دو سطح از ترکیببندیهای پیچیده تر عالی است
تغییرات را در طول زمان با نمودار خطی، نمودار مساحتی یا نمودار ستونی نمایش دهید
نمایش تکامل یک معیار در طول زمان یکی از رایج ترین موارد استفاده در طراحی داشبورد است. چند مثال ممکن است این باشد:
- روند فروش در سال گذشته
- روند تعداد بازدیدکنندگان صفحه وب
همه این موارد استفاده مشترک هستند که پیشرفت یک معیار را در طول زمان نشان میدهند. تغییر از یک دوره به دوره دیگر پیام کلیدی است که توسط این نمودارها منتقل می شود.
نمودار خطی ، نمودار مساحتی و نمودار ستونی رایجترین انواع نمودارهایی هستند که برای تصویرسازی تغییرات در طول زمان استفاده میشوند. در بیشتر موارد میتوان آنها را به جای یکدیگر استفاده نمود، اما تفاوتهای ظریفی نیز بین آنها وجود دارد. نمودارهای خطی و نمودارهای منطقه بهترین ابزار برای تصویرسازی دادههایی هستند که روز به روز بالا و پایین می روند. به عنوان مثال
- موجودی حساب بانکی
- درجه حرارت
از سوی دیگر، نمودارهای ستونی بهترین انتخاب برای دادههایی هستند که در هر دوره از صفر شروع میشوند. مانند
- تعداد فروش ماهیانه
- تعداد بازدیدکنندگان روزانه صفحه وب
نمودار خطی، نمودار مساحت و نمودار ستونی گزینه پیش فرض برای نشان دادن پیشرفت در طول زمان است
حال تصور کنید می خواهید روند فروش چهار دسته مختلف محصول خود را نشان دهید. پیام کلیدی در اینجا چیست؟ آیا می خواهید آنها را با یکدیگر مقایسه کنید یا سهم آنها را از عملکرد کلی فروش نشان دهید؟ اولی بهتر است با یک نمودار خطی با چندین خط انجام شود و دومی با یک نمودار منطقهای انباشته
آخرین نمونه از نمایش زمان که بر اساس چرخههای زمانی است، نمایش محبوبترین یا شلوغترین ساعتها، روزها یا ماهها است. به عنوان مثال، شلوغ ترین ساعات مکالمات تلفنی در طول هفته چیست؟ Heatmap یک نوع تصویرسازی فوق العاده برای این مورد است:
نقشه حرارتی که محبوب ترین روزها و زمانها را نشان میدهد
رابطه بین معیارها را با نمودار پراکندگی، نمودار حبابی یا نمودار ترکیبی توضیح دهید
توضیح یک رابطه یا همبستگی بین دو معیار میتواند بسیار سودمند باشد، زیرا یک گام رو به جلو برای دریافت بینش ارزشمند از دادهها است. اگر نیاز است که پاسخ سوالاتی مانند مثالهای زیر را بدهید، نمودار پراکندگی بهترین انتخاب است:
- چه رابطه ای بین تعداد سفارشات و درآمد کل بر اساس دسته محصول وجود دارد؟
- هر دانشجو چند درس را شروع و به پایان رساند؟
هر دسته محصول یا دانش آموز با نقطه روی نمودار نشان داده میشود و سپس هر معیار روی یکی از محورهای X و Y کدگذاری می شود:
نمودار پراکندگی رابطه بین دو معیار را نشان می دهد
افزودن معیار سوم به ترکیب، سطح بیشتری از بینش را به همراه میآورد، اما سطح بیشتری از پیچیدگی را نیز به همراه دارد. این معیار اضافی معمولاً با اندازه یا رنگ نقطه نشان داده میشود. اگر از اندازه استفاده کنیم نقطه تبدیل به یک حباب خواهد شد و در نتیجه به نمودار حبابی تبدیل میشود. چند نمونه سوالی که می توان با نمودارهای حبابی به آنها پاسخ داد عبارتند از:
- هر دانشجو چند درس را شروع و به پایان رسانده است (محور X وY) و در چه دانشگاهی تحصیل کرده است (رنگ حبابی)؟
- رابطه کل درآمد شرکت در هر کشور (اندازه حباب) با تعداد فروشگاههای آن کشور (محور Y) و تعداد کارکنان آن کشور (محور X) چیست؟
یا یکی از معروف ترین نمودارهای حبابی تولید ناخالص داخلی سرانه کشور (محورX) و جمعیت (اندازه حباب) چگونه با امید به زندگی (محورY) ارتباط دارد؟
نمودار حباب می تواند حتی روابط پیچیدهتر را به خوبی نشان دهد
یک رابطه یا همبستگی بین دو معیار نیز میتواند در طول زمان نشان داده شود. به عنوان مثال، تعداد بازدیدکنندگان و درآمد یک وب سایت تجارت الکترونیک. در این حالت، یک نمودار ترکیبی متشکل از نمودار ستونی و نمودار خطی وارد عمل میشود. با دو محور Y مستقل میتوان رابطه بین معیارها را با مقیاسهای بسیار متفاوت نشان داد:
هنگامی که دو معیار قابل مقایسه دارای مقیاس های بسیار متفاوتی باشند، نمودار ترکیبی بهترین گزینه است
دادههای جغرافیایی را روی نقشه ترسیم کنید
هر زمان که نیاز به نمایش دادههای جغرافیایی داشته باشید، قرار دادن آنها بر روی نقشه بهترین انتخاب است، مثلا:
- توزیع مشتریان در استانها
- تعداد افراد ساکن در شهرها
- درآمد در هر منطقه
مکان مفهومی است که به طور کلی قابل درک است و نقشه ارتباط مستقیم با دادهها را فراهم می کند. از سوی دیگر داشتن دادههای جغرافیایی به این معنی نیست که نقشه بهترین گزینه است. به عنوان مثال، اگر نیاز به نمایش رابطه بین دو معیار مختلف برای یک مکان جغرافیایی دارید، به عنوان مثال تعداد فروشگاهها در یک استان و میانگین فروش آن استان، بهتر است به پراکندگی نمودارهای حبابی برگردید تا اینکه سعی کنید آن را بر روی نقشه نشان دهید.
دو راه اصلی برای نمایش دادهها بر روی نقشه وجود دارد:
- پر کردن ناحیه با رنگ(مثلاً یک استان)
- استفاده از پین یا شکل دیگری بر روی ناحیه مورد نظر
در بیشتر موارد، پیشنهاد این است که از پین بر روی نواحی به جای نواحی پر رنگ شده استفاده شود زیرا اندازه از نظر روانی به عنوان یک شاخص بسیار قویتر از سایه رنگ درک می شود.
نقشه ابزاری است که برای نشان دادن موقعیت مکانی قابل درک است
دادههای با جزئیات بسیار را با جدول نشان دهید
اگرچه ممکن است جدول برجستهترین نوع تصویرسازی نباشند اما در برخی موارد جای خود را در داشبورد دارد. این واقعیت که شما دادههایی برای نشان دادن دارید به این معنی نیست که آنها را حتماً باید به صورت نمودار نشان دهید. گاهی اوقات بهترین شکل برای دادهها همان جدول آشنا و قدیمی است.
با این حال، جدول باید در زمینه کل داشبورد معنا پیدا کند. به عنوان مثال، داشبوردی متمرکز بر سفارشات از فروشگاه تجارت الکترونیکی، نمای کلی و نمودارهای مختلف را نشان میدهد و در پایان میتواند تمام سفارشات جداگانه را در یک جدول نشان دهد. بنابراین می توانید جزئیات سفارش را ببینید یا حتی از داشبورد مستقیماً به سیستم خود وارد شوید تا تمام جزئیات آن سفارش خاص را مشاهده کنید. نمونه های دیگر می تواند باشد:
- جزئیات محصولات - دسته محصول، اقلام فروخته شده، میانگین قیمت، درصد درآمد
- جزئیات مشتریان - نام، ایمیل، تعداد سفارشات، کل درآمد
به طور کلی، اگر نیاز به فهرست کردن جزئیات یک گروه از موارد دارید، جدول معمولاً انتخاب خوبی است. به خصوص اگر بخشی از داشبورد باشد که امکان تعامل مانند مرتب کردن ستونها را به کاربر بدهد.
جدول می تواند دادههای پیچیدهتر را با جزئیات بیشتر نشان دهد
از انواع نمودارهای عجیب و غریب اجتناب کنید
اگر یک روز به اینترنت رفتید و تصویرسازی هیجان انگیزی پیدا کردید وسوسه نشوید که شبیه همان ها را در داشبورد خود استفاد کنید. پیشنهاد می شود روی موارد گفته شده پایبند بمانید و از اینکه از نمودارهای ساده استفاده میکنید کسل و خسته نشوید. کاربران نهایی داشبورد از شما تشکر خواهند کرد.
خلاصه ای از اصول کلیدی
در این نوشته ما 99٪ از رایج ترین موارد استفاده از تصویرسازی دادهها را که میتوانید با آنها روبرو شوید و همچنین مفیدترین انواع نمودار را بررسی کردیم. بخش بصری ارائه دادهها واقعاً مهم است، اما همیشه به خاطر داشته باشید که تمرکز باید روی دنبال کردن موارد استفاده و رساندن پیام به مخاطبان باشد. اگر اصول ذکر شده را رعایت کنید، نمیتوانید زیاد اشتباه کنید:
- با سوال چه پیامی را میخواهم منتقل کنم، شروع کنید
- یک عدد را با KPI نشان دهید
- مقادیر درون و بین گروهها را با استفاده از نمودار میلهای، نمودار ستونی یا نمودار بولت مقایسه کنید
- ترکیب دادهها را با استفاده از نمودار دایرهای، نمودار دونات یا نقشه درختی نشان دهید
- تغییرات در طول زمان را با نمودار خطی، نمودار مساحتی یا نمودار ستونی نمایش دهید
- رابطه بین معیارها را با نمودار پراکندگی، نمودار حبابی یا نمودار ترکیبی توضیح دهید
- دادههای جغرافیایی را روی نقشه ترسیم کنید
- جزئیات دادهها را با جدول نشان دهید
- از انواع نمودارهای عجیب و غریب اجتناب کنید
در نهایت سعی کنید نمایشگاهی از نمودارها درست نکنید، به جای آن داشبوردهای قابل استفاده و قابل فهم بسازید!